سال مالی شرکت کویر تایر منتهی به اذر ماه است. در گزارش حسابرسی شده شش ماهه شرکت منتهی به خرداد به ازای هر سهم حدود 14 تومان زیان ساخته بود. رشد بیشتر بهای تمام شده نسبت به نرخ فروش محصولات باعث شده که مارجین ناخالص 18% سال مالی قبل به 3% در شش ماهه جاری کاهش پیدا کند. نرخ فروش تابستان به 23.9 و در شهریور حتی به 26 میلیون تومان هم رسیده است که نسبت به نرخ فروش شش ماهه اول سال مالی (19.9 میلیون تومان / تن) رشد 20% داشته است. تنها یک ماه به پایان سال مالی شرکت زمان باقی مانده است و فروش مقداری تجمعی تایر رادیال نسبت به مدت مشابه سال قبل مالی افزایش اندکی ( در حد 5% ) داشته است. قیاس این شرکت با پتایر از منظر تغییر در فروش مقداری بعد از افزایش نرخ اتخاذی در ابتدای تابستان امسال: پتایر به محض افزایش نرخ تایر از ابتدای تابستان فروش خود را افزایش داد به نحوی که فروش تابستان 98 پتایر نسبت به تابستان 97 رشد 45% پیدا کرد. پکویر نیز به لحاظ رشد فروش قیاسی در دو مدت مذکور حتی عملکرد بهتری نسبت به پتایر داشته و فروش مقداری تابستان 98 نسبت به 97 رشد 60% داشته است. شرکتهای تایری با وجود افزایش نرخ یکبار در اوایل زمستان و یکبار در اوایل تابستان با توجه به رشد ارز به میزان 160% تنها حدود 100% افزایش نرخ داشته است. پیش بینی شرکت برای فروش نیمه دوم سال مالی ( تابستان و پائیز سال جاری ) 15 هزار تن بوده در حالی که در تابستان 6 هزار تن فروخته و در پائیز دو سال مالی قبل شرکت 6.6 و 8 هزار تن فروخته است. به نظر تحقق 15 هزار تن کمی سخت باشد. حتی با فرض فروش 15 هزار تنی در نیمه دوم سال مالی و ثبات نرخ های حوالی 24 میلیون تومان به ازای هر تن شرکت می تواند به فروش 360 میلیارد تومانی برسد. کمی اگر دیدگاه متعادل و واقع بینانه باشد فروش نیمه دوم سال مالی در بازه 300 تا 336 میلیارد تومان خواهد بود. ( دیدگاه خوشبینانه ای که در حدود یک و نیم ماه قبل پیش بینی شده بود تا بتوان راهی برای توجیه رشد قیمتی سهم یافت اما این هم به در بسته خورد!! ) فروش نیمه دوم سال مالی در نهایت به حدود 11 هزار تن خواهد رسید و پیش بینی خود شرکت ( 15 هزار تن ) محقق نخواهد شد. فروش ریالی نیمه دوم سال در محدوده 260 تا 270 میلیارد تومان خواهد بود. در تابستان 6 هزار تن تایر تولید کرده است. در پائیز هم اگر 5 هزار تن تولید کند تولید نیمه دوم سال به 11 هزار تن خواهد رسید. با این اوصاف برای تولید 11 هزار تن نیمه دوم سال حدود 1.95 هزار تن کائوچوی طبیعی، 3.4 هزار تن کائوچوی مصنوعی، 3 هزار تن دوده، 1.7 هزار تن نخ و 1.5 هزار تن سایر مواد لازم است. در تولید تایر نسبت مواد مصرفی به تولید تایر تقریبا یک به یک است اما برای تولید نیمه اول سال به میزان 9 هزار تن حدود 9.5 هزار تن ماده مصرف شده است. با این اوصاف فرض شده برای تولید 11 هزار تن حدود 11.5 هزار تن انواع مواد مصرف گردد. فرض می شود در تابستان و پائیز قیمت هر کیلو کائوچوی طبیعی حدود 1.6 دلار (180 ین) باشد. با فرض خرید با واسطه و هزینه های تحریم و ... به نظر دیگر کائوچو توان قیمتهای بالاتر از 8500 تومان را نداشته باشد. با فرض نرخ دوده 10500، 15000 کائوچوی مصنوعی، نخ و سیم 20000 و سایر مواد 17000 تومان و کائوچوی طبیعی 8500 تومان بهای تمام شده مواد اولیه مصرفی به 160 میلیارد تومان می رسد. فروش ریالی شرکت : 10^9*264= 11000*24000000 با فرض احتساب هزینه های سربار 40 میلیارد، دستمزد مستقیم 23 میلیارد تومان و هزینه های فروش عمومی و اداری 17 میلیارد تومانی سود عملیاتی به 24 میلیارد تومان ( نبود سایر درآمد عملیاتی به خصوص ) می رسد. تسهیلات مالی شرکت نسبت به سال قبل مالی ( منتهی به آذر 97 ) 40% افزایش و به 94 میلیارد تومان رسیده است. هزینه مالی شرکت در نیمه دوم سال مالی حدود 10 میلیارد تومان برآورد می شود. با فرض تکرار درامدهای غیر عملیاتی نیمه اول سال که عمدتا ناشی از دریافت هزینه حمل از مشتریان و سود سپرده بانکی شرکت می باشد، سود خالص شرکت می تواند به نزدیکی 20 میلیارد تومان برای نیمه دوم سال برسد که به ازای هر سهم حدود 28 می شود. سود ttm فعلی شرکت 8 تومان است که می تواند در پایان سال مالی و در هنگام ارائه گزارش سالانه نهایتا به 15 تومان خواهد رسید. شرکت برنامه افزایش ظرفیت تولید خود را به منظور حفظ و ارتقاء جایگاه خود در صنعت تایر کشور را در دست اجرا دارد که در سال ۱۳۹۵طرح ۴۰.۰۰۰ تنی مورد تصویب قرارگرفت و شرکت تمامی تلاش خود را جهت دریافت دانش فنی بکار داشت و با کشورهای متعددی وارد مذاکره شد اما بدلیل تحریمها و انصراف شرکتهای خارجی دارای دانش فنی از فروش تکنولوژی و همچنین عدم تخصیص ارز از بانک مرکزی در بازه زمانی مورد انتظار باعث گردید تمامی برآوردها و پیش بینی ها و قیمتها که برای طرح برآورد شده بود از درجه اعتبار ساقط گردید لیکن شرکت از دانش فنی موجود داخلی استفاده نموده و طرح ده هزار تنی تولید تایر آل استیل باری در برنامه کار خود قرارداد که اکنون زیر ساختهای محوطه و ساختمان تولید و انبار این طرح انجام و حدود ۷۰ درصد از عملیات اجرای آن کامل گردیده است. لکن خرید ماشین آلات مورد نیاز طرح منوط به تخصیص منابع از طریق شبکه بانکی و مشارکت سهامداران در قالب افزایش سرمایه می باشد. از آنجائیکه مطالعات مالی و اقتصادی و بازار این طرح کامل میباشد در صورت تامین منابع به موقع پیش بینی می گردد در خرداد ماه سال مالی ۱۳۹۹ آماده تولید آزمایشی گردد. فعلا در سال جاری مالی ( پایان آذر ماه ) خبر به خصوصی وجود ندارد. حتی در صورت بهره برداری در خرداد 1399 اولا یک نیمه از سال مالی تمام شده ثانیا معمولا دو سال طول می کشد که ظرفیت کامل طرح به ثمره تولید برسد. با این اوصاف هنوز دلیل قانع کننده ای برای رشد قیمتی سهم از نظر بنیادی وجود ندارد. سهام دیگری در این گروه توان سودسازی به مراتب خیلی بیشتر از این سهم را دارند در حالی که نسبت قیمت به سود دنباله رو به مراتب کمتری هم دارند. تا حدودی نسبت قیمت به سود بالاتر را می توان به پروژه تولید تایرهای باری نسبت داد اما نه به میزان بالای 100 واحد!! آیا قدرت پول سهم را به جلو می برد؟؟